الان دارن از بلند گو مسجد اذان پخش میکنن, آقا جون خوابه و من خوابم نمیبره یه دردهایی رو احساس میکنم فک میکنم اگه اشتباه نباشه همون لحظه اییه که منتظرش بودم و البته همه منتظرشن.به حق این لحظه اذان دعا میکنم سالم دنیا بیای و برای من هم از این زایمان خاطره خوش بمونه دعا کن مامانی
اگه اشتباه نکنم دیگه وقتشه
اتاق گنجشک مامان
سلام مامانی ،قربونت برم یه مدتی اینترنت قطع بود دیر آپدیت کردم. اتاقت کامل شد عزیزم عکسش رو گرفتم میذارمش تو وبلاگت . حول و حوش20 روز دیگه جون دلم میبینمت دیگه داره حوصله ام سر میره هر چی اولش زود گذشت ولی این ماه آخری خیلی دیر میگذره شبا خوابم نمیبره فکر و ذهنم فقط تویی نفسم. همه کارارو روبه راه کردم رفتم بیمارستان رو دیدم با ماما هماهنگ کردم شماره اش رو گرفتم،مدارک بیمارستان رو آماده کردم ، با خاله راضی ساک بیمارستان رو هم بستم. خیلی انتظار شیرینیه دوستت دارم فرشته مامان
اسباب بازیهای عمو اسماعیل
جوجوی مامانی , عموجونت چند تا از اسباب بازیهاشو از بچگی نگه داشته داده به من که واسه شما باشه , عکسش رو میذارم که بدونی همه دوستت دارن
کلاه و شال گردن
محمد علی جونم کلاه شالگردنت بالاخره تموم شده خیلی طولانی شد بافتنش آخه دوس داشتم بهترین باشه و کلی میبافتم دوباره باز میکردم . به نظر خودم خوب شده ان شاالله بهت بیاد و خودتم دوسش داشته باشی.یادت باشه این کلاه شالگردن رو با عشق بافتم . دوستت دارم خیلی زیاد
عکسش رو میذارم ادامه مطلب
سونوگرافی نیمه دوم بارداری
سلام جوجوی مامانی
امروز نوبت سونوگرافی داشتم مشتاق واسه دوباره دیدنت اما حیف که مثل سونوی اولی خیلی مشخص نبودی ، صدای قلب قشنگت بازم تو اتاق سونو میپیچید. دکتر سلطانی قلبت رو بهم نشون داد ، وزنت 1850 گرم بود و سنت هم 32 هفته و 4 روز ، تاریخ زایمان رو هم دوباره همون 15 خرداد زد ، مشکلی وجود نداشت همه چی نرمال بود . موقعی که میومدم خونه خاله طیبه رو دیدم عکست رو بهش نشون دادم ولی چیزی توش پیدا نبود، وقتی اطلاعات رو به آقاجون دادم خیلی خدارو شکر کرد که بازم مشکلی وجود نداره. یه عالمه بوس جوجو
نقاشی واسه گل پسرم
عزیز دل مامانی 15 روز از سال جدید هم گذشت درست 2 ماه دیگه مونده که ببینمت. 7 ماه خوب سریع گذشت و اتفاق بدی نیوفتاد امیدوارم این دو ماه هم بگذره به همین خوبی، اما یه خورده نگرانم ، نگران دنیا اومدنت اما هرچی باشه به خاطر تو شادم و تمام دردها رو تحمل میکنم .قبل از عید اتاقت رو خودم با عشق نقاشی کردم فک میکنم قشنگ شده باشه البته هنوز کامل کامل نیس قراره 30 ام همین ماه اتاقت رو تکمیل کنیم تا اون موقع نقاشی هارو کاملتر میکنم. اگه این کارارو انجام میدم واسه اینه که بدونی چقد مامان عاشقته اگه نبودم و بزرگ شدنت رو نتونستم ببینم اما خودت بفهمی که چقد دوستت داشتم و دارم و تمام این کارارو به عشق تو و بدون هیچ خستگی و ناراحتی انجام دادم.الان دارم واست کلاه و شالگردن میبافم میدونم که دنیا بیای دیگه وقت این کارارو ندارم کامل که شد عکسش رو میذارم. آقا جونت شیفت کاریش شده 12- 24 الان که دارم این تایپیک رو میذارم تنهای تنهام شب که برگرده حتما بهش نشون میدم. راستی از لگد زدنات فیلم گرفتم خیلی محکم لگد میزنی ولی دردم نمیاد ، من و آقا جون عاشق لگد زدناتیم ، کلی کیف میکنیم که اینقد شیطونی.
عکس نقاشیهای اتاقت رو گذاشتم ادامه مطلب.
عاشقتم مامانی
برای تو می نویسم برای تو که معجزه پرودگار آسمان و زمینی.
حس می کنم تورا
نفس کشیدنت را
ضربان قلبت را
رشد کردنت را
با تمام وجود حس می کنم تورا
زیباست دو جسم در یک جسم
زیباست دو روح در یک کالبد
وای که چه زیباست نوازشت از درون
تو را با تمام وجود حس می کنم
تکان خوردن هایت را
بازی و بی تابی هایت را
حتی صدای نفس کشیدنت را هم می شنوم
ضربان نبضت را با نبضم می شمارم
وای که چه حس عجیبی است
تو در درون منی
تو جزئی از وجود منی
رشد کن کودکم
بزرگ شو کودکم
نفس بکش کودکم
- مهر 1397
- دی 1396
- مرداد 1396
- خرداد 1395
- آذر 1394
- ارديبهشت 1394
- فروردين 1394
- بهمن 1393
- دی 1393
- آذر 1393
- آبان 1393
- مهر 1393
- مرداد 1393
- تير 1393
- خرداد 1393
- ارديبهشت 1393
- فروردين 1393
- اسفند 1392
- بهمن 1392
- دی 1392
- آذر 1392
- آبان 1392
- مهر 1392
- مرداد 1392
- تير 1392
- خرداد 1392
- ارديبهشت 1392
- فروردين 1392
- اسفند 1391
- بهمن 1391
- دی 1391
Alternative content