لالایی محمد علی

قربونت برم عزیزم خیلی کم میخوابی بد جور وقت گیر میارم واسه اینکه کارامو انجام بدم . ماه اول زندگیت خیلی گریه میکردی حتی فرصت غذاخوردن نداشتم تا اینکه یه روز به آقا جون پیشنهاد دادم که بذاریمت توی چادر تابت بدیم خیلی خوب بود میدونی چرا واسه اینکه تا گذاشتیمت توی چادر دیگه گریه ات تموم شد خوشحال شدیم تصمیم گرفتم که گهواره واست پیدا کنیم ولی آقا جون با خلاقیت خودش واست یه گهواره درست کرد ، یه مدتی رو خوب بود بهت شیر میدادم میذاشتمت توی گهواره دیگه آروم بودی ولی بازم بعد چند وقت گهواره هم واست تکراری شد ولی هنوز وقتی میذاشتیمت توی چادر ساکت میشدی وقتی که دیگه راهی واسمون نمیموند از چادر استفاده میکردیم - بعضی شبا که نمیتونی با جی جی یا گهواره بخوابی مجبور میشم خودم تنها بذارمت توی چادر وای که چقد سخته ولی مجبورم چون که آقا جون خوابه و کمک نمیکنه- اون گهواره ای که آقا جون واست ساخت بخاطر رشدی که شما داشتی دیگه کوچیک شد ،چند روزی هست که یه گهواره چوبی از همسایه گرفتیم دیگه گهواره قبلی رو جمعش کردیم. الهی مامان فدات شه ، وقتی میرفتم خونه آقا جوشکار راحت نبودم همش نق میزدی واسه همون اونجا هم واست گهواره درست کردیم اون گهواره رو خیلی دوس داری _ عکس همه گهواره هاتو هم میذارم، یه چند بیتی هم لالایی واست از اینترنت گرفتم بعضی مواقع واست میخونم- میدونی مامان جون خیلی نگران بودم واسه اینکه اصلا بغلمو دوس نداشتی 2 ماه گذشت خیلی کم اتفاق افتاد که توی بغلم بخوابی یا حتی آروم باشی، ولی یه 15 روزی میشه که وقتی مییای بغلم آرومی خیلی احساس قشنگی دارم با اینکه کمرم درد میاد بخاطر وزن زیادت ولی همه دردام ساکت میشن وقتی میای بغلم و شیطونی میکنی .

لالا لالا که لالات میکنم من نگاه بر قد و بالات میکنم من

لالا لالا که لالات بی بلا باد نگهدار شب و روزت خدا باد

لالا لالا که لالات بی بلا باد خودت ملا قلمدونت طلا باد

لالا لالا گل آلاله رنگم لالا لالا رفیق روز تنگم

لالا لالا عزیز ترمه پوشم کجا بردی کلید عقل و هوشم