وقتی که خوابی کارامو انجام میدم وقتی هم بیداری یا شیر میخوای یا بازی میکنیم وای که چه صفایی داره زندگیم با وجود گلی مث تو
امروز 3 ماه و 25 روز داری یه دو هفته قبل یاد گرفتی که بعضی مواقع با دست کوچمولوت یه چیزایی رو بگیری ولی هنوز خوب خوب بلد نیستی
تازگیها دستترو که میگیرم خودت با تلاش زیاد میتونی از رو زمین بلند شی و بشینی البته باید دستت رو بگیرم ولت کنم افتادی پاهاتم محکم شده وقتی که بلندت میکنم میتونی زانوهاتو صاف نگه داری ولی هنوز خیلی لق میزنی
جدیداً پاهاتو میاری بالا ولی هنوز نمیتونی با دستات بگیریدشون
آقا جون منتظره شما زود بزرگ شی که سوار موتوت کنه دیروز رفتیم باغ و یه عکس شوشمل با هم روی موتور گرفتین
این عکس رو هم همین الان گرفتم الان بیدار شدی میخوایم با آقا جون بریم بیرون- این شلواروامروز اولین باره پوشیدی اگه حواسمون نمیبود ،نپوشیده واست کوچیک میشد
این هم یه عکسدسته جمعی با حسن زهرا ها و مصطفی
و این هم یه عکس گوگوری با حسین _ پسر خاله بزرگه
و این هم با علی خاله - دوس داره فقط باهات ور بره یا دماغتو میکشه یا گوشتو این از اوج احساسات علی که سرشو گذاشت رو شیکمت
قربون همتون برم که چقدر نازنینین
نظرات شما عزیزان: