وَإِن يَکَادُ الَّذِينَ کَفَرُوا لَيُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِينَ

واکسن 6 ماهگی

واکسن 6 ماهگی

شنبه بود که با آقا جون رفتیم واکسن 6 ماهگیت رو زدیم. این دفه کمتر گریه کردی . سه روز گذشته از شنبه و خدارو شکر نه دردی داشتی و نه تب کردی اینم عکس دوتا واکسنت .

 

این دومین واکسنت بود میگفتن بیشتر این یکی درد میگیره .کور شم ببین چقد قرمز شده

و این هم از خوشمل مامان روحیت ماشاءالله توپه توپه. خیلی پسر گلی هستی مامان جون .با تو روزهارو بدون اینکه احساس تنهایی داشته باشم میگذرونم و دیگه به آقا جون گیر نمیدم که چرا منو خونه تنها میذاره

یه دو هفته ای میشه خیلی سر گرم بافتنی ام دارم واست پاپوش خوشملی رو میبافم  تا حالا 5 تا بافتم ولی باب میلم نیست و امشب هم آقا جون دعوام کرده که دیگه بافتنی نکنم ولی من سعی خودمو میکنم تا اونی که میخوام از کار در آرم میدونی جیگر مامان جالبش اینجاست که با 6 تا میل میبافم ولی چون میل بافتنی دو طرفه گیرم نیومد دارم با سیخ جیگر میبافم حتما تمومش میکنم ،آقا جون یه چیزی میگه تا وقتی که سر کاره و بعدشم که همش خوابه

راستی امروز واست فرنی درست کردم دوس نداری نمیخوری تازشم حریره رو هم که دوس داشتی دیگه نمیخوری حالا چیکار کنم...

 


نظرات شما عزیزان:

عمه
ساعت10:17---25 آذر 1392
سلام جیگر عمه
دیشب خواب میدیدم اومدی خونه عمه دو روز واستادی .تنهایی ها......!!!!!!!!!!!!!!!!
تازه برای مامان و بابات هم گریه نکردی...........
ولی
وقتی مامان و بابات اومدن گفتی باهاشون قهری چون تو رو دو روز فرستادن پیش عمه >>>>>>>
حرف می زدی ها!!!!!!!!!!!!!!


عمه
ساعت9:48---23 آذر 1392
دورت بگردم جیگیلی.یاد گرقتی وقتی میگیم بیا بریم زود بغلت و وا کنی و میای که بریم.

عمه
ساعت8:26---20 آذر 1392
سلام جیگیلی عمه.کور شم طلایی واکسن زدی دردت اومد.زود وقتش برسه بیام رد واکسنتو بوس کنم تا خوب خوب خوب شه. یادت باشه که این لباس خوشملت و عمه برات خریده .اونقدر دنبال گشتم تا اندازت پیدا کردم.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نمايش باکس نظرات
بستن باکس نظرات