دوهفته ای میشه دارم سعی میکنم از پوشک بگیرمت جوجه طلا.
یه هفته پوشک بودی و هی میبردمت دستشویی و الان هم یه هفته است که دیگه پوشک نیستی خیلی خوب فهمیدی که داستان از چه قراره امروز تمام جیشت رو بهم خبر دادی.
ولی روزای قبلی یکی درمیون خبر میدادی خونه دیگه کاملا نجس شده .فدای سرت عزیزم دیگه وقت فرش شستنمون شده
امروز پارک بودیم گفتی جیش ولی هر کاری کردم جیش نکردی تا که رفتیم خونه خاله .خیلی طول کشید ها موندم چطور نگه داشتی .ای ولا که قوی شدی
پسرم واسه خودش مردی شده ماشاالله
این یه هفته خونه کسی نمیریم ، فقط پارک و باغ خونه آقا جوشکار که همیشه اونجا بودیم یه هفته است نرفتیم آخه میترسم مامان جون اگه جیش کنی دیگه خیلی بد میشه
این هم خودم فتوشاپ کردم دوسش دارم حتما یه روز چاپ میکنم میچسبونم توی اتاقت
دوست دارم پسرنازم
نظرات شما عزیزان:
سفره ناهار پهنه هر چی میگیم بیا بخور.هی می ری دنبال علی اقا میگی علی اقا بیا علی اقا بیا.
موقع غذا خوردن پا میشی دور سفره می چرخی یکی یکی. همه رو صدا میزنی و هلشون میدی.راستی گاهی هم به من میگی نجه.الهی دورت بگردم.به عمو هم میگی عمو اسی.خیلی وروجک پرچونه و خود شیرینی هستی.همه دوست دارن.